سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

90/4/14
5:50 ص

پس از به قدرت رسیدن بنی صدر سه هدف اصلی را دنبال کر 1 دردست گرفتن همه ای قوای حکومتی وسازمانهاونهادها 2 تخریب نهادها وشخصیت های نزدیک به امام 3 سوع استفاده از احساسات عمومی ومردم وقرار دادن انها مقابل امام رهودر این راستا او به راه اندازی اداره قدرت از خارج ودور کردن تدریجی سپاه ودادگاهای انقلاب وکمیته ها ومخصوصا روحانیت وحزب جمهوری در راس ان شهید مظلوم بهشتی بود بنی صدر در چرخشی کامل واشکار خود را با مواضع منافقین ودشمنان امت یکی کرد در خلال انتخابات وتبلیغات وی دانشجویان فرصت رو کردن دست وی را در اسناد به دست امد از لانه ای جاسوسی را1یدا نکردن وبعداز انتخاب خود بیشترین ترسش همین رو شدن اسناد بود برای همین جلو جلو شروع به خود کامه خواندن دانشجویان پیرو خط امام کرد تا ذهنیت مردم را اماده کند که اگر سندی رو شد بگوید که از دشمنی با او است تا در دی ماه سال 58 از گاو صندوق ریس سیا در تهران هفت سند در امد که نشان میداد که یک ماه قبل از پیروزی انقلاب یکی از مامورین سیا در پاریس به عنوان تاجر با بنی صدر ملاقات داشته است واسم مستعار {اس-دی-لور }برای بنی صدر انتخاب کرده اند وبه عنوان مشاور اقتصادی یک شرکت از او استفاده می کردند ودر گزارش مامور سیا به سازمان خودش عنوان کرده که وی بنی صدر فردی جاه طلب سیاسی وقدرت طلب واگر احساس کند رژیم از اهداف اصلی خود دور شده وبه نفع وی میباشد او برای این که مانعی جلوی خود نبیند حتی حاضر به توطعه علیه رژیم نیز هست واز هیچ کاری بر علیه رژیم کم نمی گذارد وما {یعنی سیا}همچنان به جذب او مایلیم ایت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه اذر 59 پس از چند ماه سکوت درد مندانه پرده از حقایق سیاسی بر داشت که اولیش منجر به سقوط خرمشهر شد واز احمال کاریهای مشکوک وغیرقابل توجیه ریس جمهور در جایگاه فرماندهی کل قوا پرده برداشت ودر عدم واگذاری سلاح به نیروهای سپاه وبسیج شکایت کرد ودر مقابل نماز گذاران از استخوان در گلو وصبری که شاید روزی به پایان برسد سخن گفت در بهمن ماه همان سال گروهای سیاسی هم سو با بنی صدر شروع به اغتشاشات زدن وبه فتنه در شهرها وبی نظمی دست زدن 14 اسفند 59 نقطه اوج این اشوبهای حساب شده بود در مراسمی که دردانشگاه تهران به بهانه ای سالگرد مصدق برگذار کردند در حالی که شش ماه از جنگ می گذشت وعلنی شدن اخطلافات بنی صدر با خط امام این میتینگ برگذار شده که با سخنرانی وی هیجان را مناسب دیده ودر نقشه ای از قبل طراحی شده دستور حمله را صادر کرد که بارها از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده که هر کس که ریش داشت یا اورکت سبز تنش بود بی رحمانه مورد ضرب وشتم قرار میگرفت پس از ان واقع امام در پاسخ به جواب تلگرام حصرت ایت الله گلپایگانی دستور شناسای عوامل را صادر کردن واینکه مشخص شود ریس جمهور حدود قانونیش چقدر است اگر یک قدم انور تر بگذارد من قبول ندارم شما می گوید من قانون را قبول ندارم غلط می کنی قانون تو را قبول ندارد این سخرانی دندان شکن امام که تا انجا که اخلاق اسلامی اجازه می دهد من این ها را به ارامش دعوت می کنم ولی اگر گوش نکنند واحساس خطر بکنم برای جمهوری اسلامی دست هنه را قطع می کنم از فتنه کردن ودستور هیعت 3 نفری را متشکل از نماینده ریس جمهور ونخست وزیر وخود امام جهت پیگیری وگزارش دادند چند روز بعدش هم امام به علت خیانت بنی صدر به رزمندگان وی را از فرماندهی کل قوا عزل کرده با این کار روند رودر روی بنی صدر ومنافقین علنی شد واز طرف داران خود خواست که بر بالای پشت بام ها بروند وتکبیر بگن که از این طرح استقبال نشد ودر تاریخ 27 خردادماه سال 60 مجلس شورای اسلامی با اکثریت قاطع رای به بی کفایت بنی صدر داده ووی را عزل کردند بنی صدر که از چند روز قبلش در خانه ای منافقین همراه با سر کرده انها پنهان شده بود با لباس زنانه که حتی لیاقت ان را هم نداشت وندارد از ایران فرار کردنند افدامات دخیانت کارانه بنی صدر به اینجا قطع نشد وی در خارج با اپزاسیون سلطنت طلبان ومنافقین همکاری نزدیک داشت که در سال 76 در شرکت در دادگاه فرمایشی سیکونو س حاضر شده در المان غربی وبه دست داشتن مقامات عالی نظام در ترور مخالفان شهادت داد حصرت امام خمینی پس از عزل وی فرمودند که اگر ان روز که من با ان حال مریص که ایشان را نصیحت کردم که {حب دنیا راس کل خطیه }گوش کرده بود الان حال روزش این نبود واین هم نتیجه داشتن غرور ومهم تر از همه نداشتن ایمان وعمل به ان وجدا شدن از ولایت فقیه وخود را برتر دانستن از دیگران به پشت وانه ای رای بالا که غافلند که خداوند خودش حافظ این نظام مقدس وجمهوری اسلامی ایران است که با خون بهترین های این امت اب یاری شده وبا رهبری امام راحلمان که به غیر از رصای خدا قدمی برنمی داشتند چقدر کوتاه فکر بودند که این امت نشناختن وحتی هنوز هم بعضی ها مثل فتنه سال 88 که انگار فکر می کنند تاریخ برای درس دادن در مدارس است فقط بقول امام راحلمان شما سیاست هم بلد نیستید خداوندا این کشور این ملت هنوز در اغاز راهند دیروز روز امتحانی بود که گذشت وفردا روز امتحان بزرگتر خودت این کشور ملت را از فضل خودت محروم نساز در روز تولد امام حسین ع حصرت عباس وامام چهارم روز پاسدار وجانباز ان این اعیاد را به همه ای امت شهید پرور خانواده معظم شهدا وجانبازان که اگر نبود ایثار وفداکاری فرزندان این عزیزان الان معلومنبود در چه وضعی بودیم تبریک وتهنیت عرص میکنم وخدمت اقامون سرورمان صاحب مان حصرت حجت س ونایب برحقش امام خامنه ای تبریک وتهنیت عرص میکنم /شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات /سجادموحد{اژیر}


  

90/4/13
9:42 ص

نگاهی گذرا به دوران ریاست جمهور  ی بنی صدر  با پیروزی انقلاب اسلامی گروها وشخصیت های که خود را کنار امام میدیدند ولی افکارشان افکار امام نبود وسعی براین داشتن که افکار خود را که اکثرا غربی ووابسطه به نظام سلطه بود به اسم دین وپیشرفت کشور پیاده کنند این افراد که عمدتا از اسلام ناب محمدی بدور وسعی در اسلام روشنفکری داشتن با مطرح شدن در جامع وپیدا کردن جایگاه مردمی شروع به پیاده کردن افکار خود میکردند سید ابولحسن بنی صدر که پسر یکی از روحانیون بنام همدان بود درسنین جوانی وهم زمان با بهصت ملی شدن نفت به صف مبارزان با رژیم پیوست پس از اتمام دوره ای دانشگاهیش در موسسه ای که زیر نظر احسان نراقی که از درباریان بنام بود فعالیت خود را شروع کرد در سال 1340 از سوی رژیم صهیونصتی به جهت حصور در سمیناری به سرزمینهای اشغالی دعوت شد اوکه بواسطه اعتراضات دانشجویش برای خروج از کشور مشکل داشت توانست با وساطه احسان نراقی پیش تیمسار پاکروان که ان موقع ریس وقت ساواک بود از کشور خارج شود وبرای ادامه تحصیل به فرانسه برود او در فرانسه به عصویت جبهه ملی اروپا در امد وبا اغاز فعالیت های نهصت های اسلامی او نیز فعالیت خود را میان گروهای اسلامی افزایش داده ودر همان زمان کتاب اقتصاد توحیدی را تالیف کرد که مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت پس از هجرت امام خمینی از نجف به پاریس جز اولین استقبال کنندگان بود ودر پرواز تاریخی سال 57 همراه امام در ان پرواز به ایران بازگشت تا قبل از این چهر ای او برای مردم ناشناخته بود ولی پس از برگشت به واسطه سخنرانیهایش در دانشگاها وتجمعات عمومی به عنوان نطریه پرداز نظام خودش معرفی کرد مناظره او با بابک زهرای که یکی از رهبران مائوئیستی بود از او یک چهر موفق ساخت با انتخاب دولت موقعت کل کشور در اختیار ملی گریان قرار گرفت وصادق قطب زلده شد ریس صدا سیما ودر این سمت حق دوستی با بنی صدرو بجا اورد واز هرفرصتی برای مطرح کردن وی استفاده کرد بعد دولت موقعت ونام نویسی برای ریاست جمهوری بنی صدر در حالی که برای دیدار با امام عازم بیت ایشان بود خبرنگار ازش سوال کرد که ایا شما ثبت نام میکنید برای ریاست جمهوری که بنی صدر جواب داد معلوم نیست در حال خارج شدن از بیت امام وقتی سوال کردن که شما ثبت نام میکنید یا نه قاطع گفت حتما ثبت نام میکنم این تااین حرکت تبلیغاتی نشان داد که با مشورت امام تصمیم به ثبت نام گرفته که خود این حرکت برایش پعن بزرگی شد بنی صدر که در تسخیرلانه ای جاسوسی اوج تبلیغات  بود ضمن حمایت از کار دانشجویان پیرو خط امام این حرکت را اعتراض ملت خواند با توجه به این امام در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری روحانیت را از ورود به یکسری از کار های اجرای کشور بر حذر داشت وفرمودند که بهتر است دور باشند وحزب جمهوری اسلامی هم خوب نتوانست برروی کاندید معرفی شده خود حبیبی خوب تبلیغات کند برای همین دربهمن ماه 58 انتخابات برگذار شد واو رای خوبی اورد که از این جا به بعد مهم که امام در تنفیذ حکم ایشان صحبت های خود را با این جمله شروع کردند {حب ودنیا راس کل خطیه }واورا این چنین نصیحت کردند {توجه داشته باشید همه ای کسانی که برای بشر خدمت می کنند وکسانی که دارای مقامی هستن ان مقام ان ها را مغرور نکند }وباز فرمودند که {چون اقای بنی صدر با اکثریت رای ملت شریف ایران به عنوان ریس جمهور برگزیده شدند وبرحسب انکه مشروعیت ان باید به نصب فقیهه جامع شرایط باشد اینجانب به موجب این حکم رای ملت شریف ایران را تنفیذ میکنم وایشان را به این سمت منسوب نمودم لیکن تنفیذ ورای ملت شریف محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام وحدود شرعیه وتبعیت اسلام وقانون اساس }بنی صدر که بعدها در کتاب خاطرات خود نوشته که در سر بیشتر از ریاست جمهوری در سر می پروراند ودر اعتلافی اعلام نشده با گروها وصد انقلاب در صدد براندازی نظام وانقلاب اسلامی افتاد که در دستور کار خود سه اصل را قرار داد که انشاالله در سری بعد به ان میپردازیم /شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجادموحد {اژیر}


  

90/4/12
2:30 ص

خدارو شکر الحمدالله بلاخر این رسانه ای ملی هست وتازه خوب ازادی میگن نیست ازادی در سخن گفتن نمیدانم دقت کردین یا نه البته این کار بیشتر از فتنه 88 مد شد هر کس که بخواهد اسم ورسمی پیدا کند وسری تئ سرا بشه کافی  در یک برنامه زنده تلوزیونی شرکت کنه یا ارتباط زنده تلفنی داشته باشه دیگه فرقی هم نمی کنه برنا مه اش  چی باشه ورزشی..اجتماعی خلاصه ومهم تر از همه خدا بخواد این بنده اش مثلا کاری را هم کرد کمی تا قسمتی هم موفق بوده باشه یا کمی در حقش کم لطفی شده باشه ان موقع شنیدن سخنان دوستان خالی از لطف نیست مثال در برنامه ای اجتماعی که میشه همه شرکت کنندگان متفقول حرفشان این که هر کاری مدیر خودش میخواد بعد در برنامه ای ورزشی میهمان محترم برنامه شروع به صحبت میکنه خوب اولش کلی تواصع که ای اقا کار کردن وظیفه است اصلا به عشق این مردم ما امدیم در صحنه وسرمایه مان را اوردیم درامر ورزش وشروع میشه دیگه هر طور که دلش میخواد بر مسولین ورزش می تازد وگاهی هم لا به لای حرفاش هی میگه البته با اقای ...دوست صمیمی هستیم ول دوباره شروع میکنه بعد از کلی زمینه سازی یکدفعه با کلی ناز کردن بلاخر پیشنهادشان را هم مطرح میکنند که در این فدراسیون اقای ..باشه بهتر امتحانش پس داده وکلی تعریف اخه بابا به کی قسم بدیم این صدا سیمارا قبل شروع برنامه مگه موصوع به میهمانان نمیگن که برنامه تبلیغات نیست برنامه ورزشی و شما یادت رفت که وقتی میگی اقای ..اصلا دستش به توپ خورده خود شما در منچستر بودید زودم اسم کشور میاورند که مثلا خطاب به مجری متاسفنا در کشور ما بر عکس همه جاست این دیگه ادم دادش در میاد در این کشور زندگی میکنه کاسبی میکنه پول در میاره هر وقت عشقش بکشه وارد هر نو ع رشته ورزشی هم میشه ان وقت به عشق مردم حالا رصای خدا هم هیچ توقع دار همه ای مسولین ازش تشکر کنند از استاندار بگیر تا شهردار مدیر مدارس بابا دست بردارید طوری حرف میزنید انگار فقط ماموریت نجات ورزش دارید اقا شما با دوستان گرمابه گلستان خود به مشگل خوردید مردم چه کنند یا با این خدمتت به اصتلاح خودت اگر ده برابر اینم خرج میکردی به این معروفی میرسیدی که در کار تراکم شهرداری و.. شرکت کنی تازه حی میگی در کشور ما قدر نمیدانند میخوای مجسه طلا برات درست کنند بعدش شما طوری میگی بهتر اقای ..فلان بروند وبیشتر از این به ورزش لطمعه نخورد خوب کی بیاد جاش اقای فلان هر کسی منتقد وموافق داره شاید خود ان بنده خدا که شما میگی بیاد ازش بپرسی بگه با گفتن شما پشیمان از امدن شد اقای محترم اگه خدمت هدفت پس منتش سر هیچ کس نگذار اگه خدمت نیست که خود دانی ولی دیگه سر یک تیم نمی خواد کسرهای گذشته را جبران کنید همان های که شما توقع داری که یک دست درد نکنه به شما نگفتن خوب یک بار از انها سوال بشه چرا نگفتن مگه شهردار منطقه 5 در برنامه ای نود تلفنی در باب تخریب ان ..توصیح ندا اولا گله از شهرداری چون اقای ..باید دیدن عقب افتادش بازم عقب بیافته بعدش عدد قابل توجه ای را ببخشن بعدا تازه بفهمند مالک اصلی خود بنده خداست که به عنوان کار خیر دارد صحبت میلیاردی میکنه این گله از شهرداری خدا رحمت کند گل اقا را راستی راستی چه نکات ناب پیدا میکرد اقا ما حسود به پول شما نیستیم واز کجا اورده با چی به ما ربطی نداره ما فقط میگیم خودت باش دوست عزیز ناگهانی وبرای گنده شدن نمی خواد خلاف اب شنا کنی عزت هر کس خدا میده ان عزتی که با پول بیاد با مدرک بیاد یا با مسولیت یا..هر چیز دیگه زمانی که ازت گرفته شد عزت ادم میرود این یک اصل کلی اصلا قصدت خدمت به ورزش انقدر کارها هست درامر ورزش که نگو ولی نام نشان ندارد کی تا حالا رفت سراغش من به عنوان یک شهروند بهم بر میخوره وقتی میبینم کل همه چیز افراد یا شخص زیر سوال بره که چرا از اقا تشکر نکردن خوب خودت گفتی سوع مدیریت تان باعث بروز این حوادث شد دیگه به در دیوار زدن نداره یک چیز دیگه هم مد شد اول ارتباط تلفنی با میهمانان تعدای اول احوال پرسی نمی کنند بعد یل وسط یا اخرش با گفتن متوجه نبودم یا ..معذرت خواهی میکنند اصلا به ما چه فردا یقه مان میگیرند که چرا گفتی بالا چشم خدمت گذار ورزش ابرو اقا ببخشید /شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجادموحد {اژیر}


  

90/4/11
3:27 ص

انگار امشب که دارم قسمت پایانی رو مینویسم دلم تنگ میشه خود مور خاطرات ان دوران خودش یک صفای دارد وسالگرد عملیات کربلای یک هم هست در تیرماه سال 65 یادش بخیر که بچه ها فهمیدن رمز عملیات یاابوالفضل عباس است قمقه اب هایشان خالی کردند به عشق ساقی لب تشنه کربلا که اب شرمنده همچو روی ماهش شد /روی جاده اهواز خرمشهر بودیم بچه ها دشمن عقب زده بودن هوا تاریک شده بود که یک دفعه یاد چیت ساز افتادیم به احمد گفتم بریم دنبالش اگر تا الان اسیر یاشهید نشده باشه سریع رساندیم خودمان زیر پل تاریکی شب همه جا ظلمات بود بوی دود سوختگی همه جا به مشام میرسید پیاده شدیم رفتیم رفتیم زیر پل شروع به صدا زدن چیت ساز کردیم چند بار که صدا زدیم که دیدیم یکی از زیر یک کوپه خاک امد بیرون انگار دنیا به ما دادند انقدر تانک وماشین از انجا رد شده بود که رو ی این بنده خدا خاک خالی شده بود نکه منطقه دست دشمن بود انم از جاش تکان نمی خورد بعد از ماچ بوسه تعریف کرد که کم مانده بود اسیر بشه که خطز ازبیخ گوشش رد شد گفتم خدایا تو شاهد باش که چطور بچه ها مقاومت کردن وقتی قرار شد بمانه انجا انقدر مانده بود تا رفتیم دنبالش  این یعنی ولایت پذیری این یعنی  ایثار یعنی گمنامی که حاصر نشدن یک قدم عقب بیاند که دشمن خیال باطلی که کرده بود چنان درسی گرفت که دیگه تا قرنها دشمنان این مرزوبوم فراموش نخواهند کرد بعد از دفع پاتک عراق همه بچه ها بیشترین خواستشان که به فرماندهی لشگر می گفتن گرفتن یک ملاقات با امام دیدار امام ان شب دشمن خطی که بچه های بهبهان در شلمچه دستشان بود شیمیای زد ووصع عجیبی به وجود اورد فردا صبح خبر رسید که عملیلت مرصاددر اسلام اباد غرب اغاز شده ومنافقین کور دل را همان ساعات اولیه عملیات تارو مار کردند انقدر نیرو امده بود به جبهه به فرمان امام که عراق یک بار دیگر صرب شصد سپاه اسلام خورد وتو دهنی محکمی خورد یک کارشناس نظامی امریکا بعدها گفت اشتباه بزرگ صدام این بود که بار دیگر به ایران حمله کرد وباعث وحدت ملی وخروش ایرانیان شد وبه دنیا ثابت کرد ایران که در سخت ترین شرایط با پشتیبانی مردمی که انقلاب اسلامی دارد شکست ناپذیر است وهم روحیه ایرانیان بالا برد خوب دشمن چه فکری کرده بود دوبار به سرش زد که حمله کند چه چیزی دیده بود که این خیال خام کرد یعنی از 7/5/67 که در جاده شهید صفوی درگیری سختی بین ما دشمن در گرفت که فرداش عملیات مرصادشد  8/5/67 دشمن کل خط با نامردی تمام شمیای زد بعد از ان انقدر نیرو امد که بلاخر سازمان ملل در تاریخ 29/5/67/ تاریخ رسمی اتش بس اعلام کرد ونیروهای ان سازمان در خطوط ماودشمن مستقر شدنند برگشتیم دکوهه خدا میداند وبس که چه حال وهوای بر بچه ها حاکم بود خدایا هشت سال جنگ تمام شد انگار خواب بودیم رفقا رفتند جا ماندها در لاک خود فرو رفته بودنند دنبال بهانه ای میگشتیم که بمانیم در دوکوهه که خبر رسید چند روز دیگه هم باشیم تا خیالمان از این دشمن نادان راحت بشه ان چند روز قابل وصف نیست فقط انقدری بگم که دو روز دنبال بیلط بودیم تا برگردیم تهران برای خیلی ها که اصلا انگار جنگی نبود چقدر زود شهرها مان رنگ عوص کردنند هنوز لوله های توپ ها داغ بودنند که گمنامی بچه ها شروع شد سختی زندگی در شهر چرا چ.ن روزگاری با خوبها بودن الان سخت بود برای بچه ها دیدن چیزهای که ضد ارزش بودن وام امام امت بعد قبول قطعنامه دیگه کسی خنده امام ندید فقط در چند سخرانی بعد از جنگ چقدر یاد فرزندان بسیجیش را میکرد چقدر یاد شهدا جانبازان واسرا میکرد دیگه نمدانست جام زهر همه ای جاماندها خوردنند ودر پیامی که در سالگرد دفاع مقدس داد دوبار حسرت خودش را از نبودن با این غافله ابراز داشت واخر سر هم دعا کرد که با بسیجیانش محشور شود {بشکند دستی که جامش زهر کرد عاقبت مارا اسیر شهر کرد}بچه ها برگشتند ولی یک کار مانده بود که ان هم در گمنامی کامل شروع شد تفحص شهدا که خودش یک سفر ای باز شد برای جاماندها دل خوشی بچه ها بود نگم شهید محمود وند پایش مصنوعی بود انقدر در ان بیابانها در روز راه میرفتن که نگو پای مصنوعیش شکست امد تهران رفت بنیاد با هزار متلک یک پای دیگر دادند شهید محمودوند اصلا نگفت کی هست والان چرا پایش شکست امد منطقه بعد از چند ماه دوباره پایش شکست امد تهران واین بار بادادن خسارت پای مصنوعی خود را گرفتند البته برادر عزیزمان سردار باقرزاده که ان موقع مسول گروه تفحص شهدا بودنند وقتی

شنیدنند بسیار ناراحت شدنند حتی  د  رصد برخورد برامدنند که خود علی اقا نگذاشت قابل توجه کسانی که فکر میکنند از این انقلاب طلب کارنند  بعد شهادت علی اقا دیگه مجید پازوکی خواب خوراک نداشت تا او هم به رفیق خود رسید چقدر دل مادران شهدا را بچه های تفحص شاد کردنند مادر شهید صفری تا روزی که زنده بود شبها درب خاته اش باز بود می گفت رصا رفت کلید نبرد خدایا در حد توانم انشاالله که برای رضای تو توانست باشم کوشه ای از گمنامی مردان بی ادعا را گفت باشم والان هم بزرگ جانباز انقلاب رهبر از جان عزیز تر امام خامنه ای که در هردیدار یا سخنرانی هایشان همیشه یاد دفاع مقدس وشهدا را گرامی میدارنند که باعث افنخار است که رهبر عزیز مان مانند پیرو مرادخویش عمل میکنند /شادی ارواح زیب شهدا امام شهدا صلوات /سجادموحد {اژیر}


  

90/4/10
7:18 ص

دوکوهه سال 60 از غرب دوباره به سمت جنوب حرکت کردیم اول امدیم مقر وسایل مورد نیاز برداشتیم حرکت بسوی جاده اهواز خرمشهر که لحظه به لحظه خبرهای نا گواری میرسید هر چه به سمت اهواز میرفتیم جاده برگشت شلوغ بود مانند روزهای اول جنگ از طرفی مردم فکر می کردنند که ایران قطعنامه را قبول کرده پس چرا جنگ تمام نشد واقعا پیش بینی امام درست از اب درامد که قبول قطعنامه به منزله تمام شدن جنگ نیست دشمنان نظام مقدسمان که فکر نمی کردند امام انقدر در راه رضای خدا از همه ای هستیش بگذرد وهوشیارانه وبه موقع قبول کند خودشان را از یک سال قبل اماده کرده بودنند برای همین با تمام قوا دوباره از مرز شلمچه وخرمشهر پاشگاه زید ایستگاه حسینی شروع به پیشروی کرد از طرفی نیرو هم جلوش نبود با خیال راحت تک کرد ولی چون ایران قبول کرده بود قطعنامه راهدفش بیشتر اسیر گرفتن واینکه دنیا پشتش بود جای را هم میتوانست نگهه دارد عقب نشینی نمی کرد رسیدیم اهواز شهر شلوغ افتادیم تو جاده اهواز خرمشهر از دژبانی رد شدیم دیدیم اصلا کس نیست این دژبانی بعد از فتح خرمشهر زده بودنند مشترک ارتش وسپاه بود ولی هیچ کس نبود از دور دود ناشی از اتیش ریختن دشمن معلوم بود ستاد لشگر مقری بود به نام جنگال مخصوص جنگهای الکترونیکی بی سیم وشنود بود رسیدیم انجا توی ان گرما که اب گیر بچه ها نمی امد دوتا اسیر گرفته بودنند جلوشان نوشابه با یخ بود به احمد گفتم نگاه کن بچه ها خنده می کردند به شوخی میگفتند ماهم اسیر در همین حین رفتیم لب جاده درگیری پراکنده بود دشمن عقب زده بودند ولی بازم ول کن نبود هدفش این بود که نگذار نیروها به خرمشهر برسند فکر کنم لشگر 25 کربلا داشت از خرمشهر دفاع میکرد رو جاده اسفالت ایستاده بودیم که دیدیم یک جیپ عراقی با چه سرعتی دارد از سمت خرمشهر میاد به سمت ما گفتیم لابد غنیمتی خودمان نزدیک که شد بچه ها امدن نگهش دارن که سرعتش بیشتر کرد یک سرباز با یک درجه دار دشمن بودن نیم ساعت پیش نکه پیشروی کرده بودند خبرعقب نشیتی انگار نرسیده بود به اینها بچه ها شروع به تیرندازی کردنند عراقیها هم ماشین رها کردند از خاکریز کنار جاده رد شدند به سمت عراق شروع به دویدن کردند که بچه ها گرفتنشان اوردنشان دم سنگر ستاد از طرفی تشنه بودن از طرفی انگار تعجب کرده بودند مارو انجا دیدنند که بچه های اطلاعات شروع به باز جوی اولیه کردند گفتند که صبح غرب عراق بودند چون ترابری نظامی داخلی عراف را کشور ایتالیا به عهده گرفته بود برای همین سریع با هلکوپتر می امدن جنوب میشه بگی راز اینکه چرادشمن انقدر گستاخ شده بود یکی از علت هاش همین بود بچه های ما از غرب جاکن میشدن به سمت جنوب خیلی زود همه ای یگانها میرسیدن 3 ال 4 روز کل لشگر می امد ولی اینها صبح غرب عراق سوار بالگرد میشدند سریع می امدن جنوب هم حفاظتی رعایت میشد هم نیرو خسته نمیشد یکی از عوامل مهم اخر جنگ که دنیا واقعا دست به دست صدام لعین داده بودن تا به اصطلاح خودشان کارو یکسره کنند بافرمان امام که باید جبهه ها پر شود امت وفا دار به اسلام انقلاب کشور یک بار دیگه نشان دادند که مرد روزهای سخت هستن سیل نیروها بود که به مناطق عملیاتی می امدند هرکس با هرچی که توانست بود خودش رسانده بود اول فرمان امام وقدیمیها هم اینکه میدانستن که نباشند تا اخر عمر حسرتش باید بخورند دشمن وعقب زده تا سه راهی شلمچه یک پل کوچک بود انجا حاه احمد گفت یکیجی ب از بچه ها را با مواد منفجره زیر این پل اماده بذار که اگر جواب تک ما را دادلاعقل بازدن پل کمی حرکتش کند کنیم احمد هم چیت ساز که دانشجو هم بود گذاشت زیر پل با مواد اماده احتمالش ضعیف بود ولی احتیاط شرط بود تا دروازهای خرمشهر دشمن بار دیگر پیش امد از طرف حسینه ای هم تا کارون نزدیک اهواز امد با عقب زدن دشمن فقط خرمشهر مانده بود که بچه های لشگر 25 کربلا چنان مقاومتی کردند که باعث فخر ادم میشه نگذاشتن دشمن یک بار دیگه حتی دستش به چند کیلومتری شهر برسه با الحاق نیروها دشمن کم کم شروع به عقب نشینی کرد انقدر سرگرم نبرد بودن بچه ها که فکر نمی کردن که چه سفره ای دارد جمع میشه چه نعمتی روازدست میدیم درست جنگ بد ولی ما دفاع کردیم وواقعا نعمت بود انقلاب و اسلام وکشور و بیمه کرد قسمت پایانی انشاالله در سری بعد /شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجاد موحد {اژیر}


  

پیام رسان

+ به نظر دوستان با اینکه در روز عاشورا و حتی گفتن خود امام ع که با اینکه میدانید من کی هستم چرا می خواهید مرا بکشید چرا ان نامردها این کار را کردن چه علت یا علت هایی باعث شد که مردم ان زمان بعد از گذشت حدودا چهل پنجاه سال این عمل که هیچ اسمی نمیشه برایش گذاشت انجام دادن /سجاد موحد«اژیر»

+ سلام بر محرم سلام بر عاشورا سلام بر ان سری بر نوک نی قران خواند سلام بر ان خانمی که صبرش استواریش در راه خدا همه چیز را زیبا می دید و به زیبایی معنی داد و سلام به ارواح طیبه شهدا وامام شهدا که یک بار دیگه تاریخ عاشورا را تکرار کردن که به دنیا بفهمانند که مدینه ای فاضله تنها یک افسانه نیست /سجاد موحد «اژیر»

+ حزع نکن فذع نزن /عشق شکستن صداست /دلی که از عشق شکست /حریم مخلص خداست /هزار یک شب است و دل /که دل به دست نا خداست /عشق یعنی که فقط بسیج ....لشکر مخلص خداست /هفته ای بسیج بر دریا دلان مبارک /سجاد موحد «اژیر»

+ یا زهرا «س» داریم با حسین حسین شما پیر میشویم خوشحال از این جوانی از دست رفته ایم /سجاد موحد «اژیر»

+ جناب اقای فخریی حواله هایی اینترنتی بود و از طریق اینترنت کارت به کارت شده است و اینکه شماره پیگیری میدهد که برای تان فرستادم و اینکه مسول حساب داری محترم مبلغ و شماره تراتکش اینترنتی را دارد ان موقع چطور بازم باید منتظر تائید باشد وقتی همه چیز را می نویسید دیگه جند روز برای تائید باید بماند /سجاد موحد «اژیر»

+ ای میکده ای عشق لک لبیک خمینی /شمشیر فرو خورده چون جام تو هستیم /یا سیدالخامنه ای حلت بفنائک /دستور بفرمای که صمصام تو هستیم /سجاد موحد «اژیر»

+ دشمنان ما هنوز عاشورا را درک نکردن هنوز ولایت فقیهه را نفهمیدن و نفهمیدن که زمانی که خانم وارد گودال قتلگاه شد و رگهای بریده برادر بوسید یعنی چه فرماندهی معظم کل قوا هر کشوری که فکر تجاوز به کشور عزیز ما را بکند چنان تو دهنی از درون خودش میزنیم محکم دشمن این را هم نفهمید ولی ترس در وجودش نشست و جا زد که سارکزی گفت اصلا فکر حمله ای نظامی به ایران اشتباه است یعنی چی /سجاد موحد «اژیر»

+ ای دوکوهه سرور خوبیها /حجله گاه لباس خاکی ها /مستی تو وضو دیدار توشکوه تمام پاکی ها/دوکوهه همتش مردی خدایست /دوکوهه حاصلش مشتی فداایست /دوکوهه گردان های به ترتیب /دوکوهه مقر گردان تخریب / رفیقان جدا مانده ز تقدیر /دوکوهه پادگان بنده سازی /دوکوهه سازمان عشق بازی /شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجاد موحد «اژیر»

+ جبهه جام ناب عاشقی /جنگ یعنی رودها بی قایقی /جبهه یعنی روزهای ازمون /جبهه یعنی پایگاهی از یقین /جنگ یعنی جایگاه متقین /جبهه یعنی نقطه ای اوج زمین /جنگ پیمانیست بهر مخلصین /جبهه یعنی دست شستن از همه /جنگ یعنی سالک بی واهمه /جبهه یعنی اقتدا بر علقمه /جنگ یعنی کوچه ای یا فاطمه س/سجاد موحد «اژیر»

+ اصرار پشت اصرار که حاجی بگذار برم جلو دیگه عملیات والفجر 4 بود کاشانی تازه از امریکا امده بود دکترای چند چیزو داشت ان موقع سن وعقلمان نمی رسید یعنی چه به سه زبان زنده دنیا صحبت می کنه یعنی چی انقدر اصرار کرد تا حاجی گفت شرط گفت قبول حاجی گفت تا نقطه ای رهای گفت باشه حاجی وسایلت تحویل تعاون بده کاشانی کوله پشتیش خالی کرد سه تیکه لباس دارو ندار ما از دنیا رسیدن نقطه ای رهای پر کشید /سجاد موحد«اژیر»

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ