90/7/30
3:48 ص
ا الان هر جا که سخت گفت شد در باب جنگ ودفاع مقدس همیشه گفته شد که ما عملیات کردیم وفلان منطقه ازتد شد ولی شاید الان این سوال برای جوان ها پیش بیاد که چرا اصلا عملیات می کردیم یا نمی شد بدون خون ریزی مثلا جنگ تمام میشد وچرا در سال 67 باید تمام میشد خوب زودتر تمام می شد در این جا به لطف خدا وبا کنک گرفتن از بعصی منابع موثق وبا اگاهی های خودم سعی کردم که تا انجا که بتوانم چرا های عملیات های دفاع مقدس بگم که ایا لازم بود یا نبود برای خود من وبچه های جنگ شاید اصلا این سوال هیچ موقع پیش نیاید چون ان زمان خوب در بطن کار بودن میدانستن مثلا عملیات والفجر 8 مهم ترین علتش استفاده عراق از ان شهر بندری برای زدن کشتی های ما یا کنترل کل خلیج فارس و اینکه دنیا بداند که ایران هیچ موقع بن بستی برایش وجود ندارد وهر نقطه از مناطق جنگی که بخواهد عملیات می کند ان هم با امکانات دشمن مثل ماهوارهای جاسوسی امریکا و. که گزارش لحظهظه جبهه ها را به دشمن میدادن برای همین با رعایت کامل اصل غافل گیری ان عملیات بزرگ انجام شد این کم مسله ای نیست که ان همه نیرو جا به جا بشود ودشمن پی نبرد این کار بزرگ حفاظت اطلات نشان درخشان این یگان است برای همین انشاالله به لطف وعنایت خدا در چند قسمت چرا وچگونه شد که این مناطق برای عملیات انتخاب میشد بگم عراق عملیات خودش برای گرفتن 3 روز ایران با نام قادسیه صدام رسما شروع کرد واز زمین وهوا ودریا بسوی مرزهای ایران علنی شروع به حرکت کرد این اشغال 3 روزه فقط 40 روز پشت دیوارهای خرمشهر رزمندگان ومدافعان شهر نگهش داشتن که اگر بنی صدر خیانت نمی کرد وسلاح ومهمات میرساند عراق همان اول پوزش خورده میشد بعد از سمت چنانه دهلران بسوی دزفول حرکت کرد که انگار تانک هایش ترمز نداشتن اشغال دزفول از این جهت اهمیت داشت چون کل راه تدارکات جنوب برای ما قطع میشد ومیشه بگی کل استان خوزستان سقوط میکرد برای همین صدام گفت هر دزفولی یک موشک برای همین در کل دفاع مقدس دزفول بیشترین مورد حمله موشکی وهوایی قرار گرفت برای همین در خرمشهر که بچه ها مقاومت می کردن و23 مهر 59 عملیات ایزایی صورت گرفت تا صدامیان بفهمند که به این راحتی هم نیست این عملیات در تاریخ 23 مهر 59 در محور دزفول صورت گرفت البته عملیات که نه تقریبا یک صربه پارتیزانی که فقط دشمن بفهمد کسی هست که جلوش ایستادگی کند این عملیات پارتیزانی تا حدودی موثر واقع شد ودشمن دیگه ترسید از کرخه رد بشود دومین تک پارتیزانی ایران 15 دی ماه سال 59 هویزه بود که بازم مشت محکمی بود بر دشمن که توانستن دشمن را تا بیرون شهر هم ببرند وسومین عملیات 20 دی 59 بود که که عراق ابادان یا عبادان محاصر کرد که اگر اشغال می کرد دیگه سخت بود پس گرفتنش واز طرفی خرمشهر زودتر سقوط میکرد برای همین یک عملیات پارتیزانی دشمن نگذاشت به ابادان دست پیدا کند وعملیات بعدی در 26 اسفنده ماه سال 59 بود که دشمن در غرب سوسنگرد زمین گیر کرد وتو دهنی بدی خورد به طوری که دیگه بی محبا برای گرفتن جایی اقدام نکرد کل این چندتا اگر بشه اسمش گذاشت عملیات مثل مثلا بیتالمقدس چون تمام این ها را نیروهای مردمی خودشان انجام میدادن بدون دخالت بنی صدر برای همین درست که کوچک بود وبه چشم نمی امد ولی اثررات بزرگی داشت وارد سال 60 شدیم صدام ول کن دزفول نبود از طرفی بنی صدر دیگه حوصله همه را سر برده بود برای همین فشار زیادی اور د تا دزفول بگیرد تا در تاریخ 15 فروردین سال 60 یک عملیات در محور دزفول کرخه نور شد تا قبل از رسیدن دشمن به پل کرخه ورد شدن از ان صربه ای کاری خورد واز پیش روی باز ماند وتقریبا فشارش بر دزفول وجاده اندیمشک اهواز کمتر شد ولی باز کاملا مسلط بود وبا توبخانه ول کن دزفول نبود در همان تاریخ 25 فروردین سال 60 در همان محور یک تک به دشمن زده شد در محور شوش چون تنها را رسیدن به دزفول شوش مانده بود برای همین تک محکمی به دشمن شد تا از حمله خود صرفه نظر کند که موثر افتاد ودشمن ترسید که بیاد جلو دیگه 25 اوردیبهشت سال 60 عملیات شهید فضل الله نوری در محور ابادان انجام گرفت تا دست دشمن از گرفتن ابادان باز داشت وتا اخرین روز هم نتوانست ابادان اشغال کند و31 اوردیبهشت سال 60 در محور ارتفاعات الله اکبر دشمن را وادار به عقب نشینی کرد تا هم دید وهم اتش دشمن از سوسنگرد کمتر شد وبازپس گیری سوسنگرد راحت تر بشود /انشاالله بقیه اش در قسمت بعد ی /شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجاد موحد {اژیر}
پیام رسان