سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

90/8/4
2:45 ص

در پی چرا یا سوالهایی که احتمالا شاید بعصی ها بپرسن چرا انقدر عملیات کردیم  میشد این عملیات ها را نکرد در این جا وقسمت های بعد به علت این عملیات ها اشاره میشه که تمامش با هدف مشخصی بود نه فقط برای اینکه کاری کرده باشیم / در عملیات فتح المبین زمانی که نیروهای عمل کنند نه تنها به مواصع از پیش تعین شده میرسند بلکه هر تیپ از مواصع تعین شده خود هم فراتر رفته ومراحل بعهد عملیات را هم  با باز بودن راه کارها انجام میدهند بطوری که سایت 4 و5 موشکی دشمن که به راحتی شهرهای دزفول واندیمشک و شهرهای دیگر میزد به دست رزمندگان اسلام ازاد شد دشمن که راه را بسته دید تمام رادارها را منفجر کرده که سالم دست رزمندگان نیافتد از طرفی ماموریت تیپ 27 محمد رسول الله که تازه تاسیس هم بود به فرماندهی حاج احمد متوسلیان بعد از مدت مقر شده که عبور از خط دشمن بدون در گیری بود دیگه با گذشت زمان کم کم در دل فرماندهان ترس میندازه که خبری نیست چون بیسیم ها را هم خاموش کرده بودن هیچ وسایل ارتباط هم نبود برای همین در قرارگاه کربلا اعصاب همه به هم ریخته است مدت زمان زیادی از حرکت حاج احمد میکذرد وطبق قرار قبلی از ان هم فرا تر شد زمان رسیدن به نقطعه ای درگیری که برای تیپ مشخص کرده بودن در همین گیرو دار بود که صدای رسای حاج احمد پشت بیسیم بلند میشه که ما توبخانه ای دشمن در حال تصرف کردن هستم  خوب باورش در مرحله اول سخت چون معمولا توبخانه نزدیک خط که نیست نیروهای در خط مقدم وعقب خودی کم کم متوجه کم شدن اتش دشمن شده وفهمیدن که حاج احمد چیکار کرده بود با پاکسازی مناطق ازاد شده تازه وسعت عملیات مشخص شد تا دهلران از طرفی دشمن رفت روی تپه های علی گریزر انقدر منطقه عملیات وسعت داشت که تا چند وقت پاک سازی ها ادامه داشت بعد از عملیات فتح المبین انقدر از دشمن غناعم گرفتند که تیپ های سشاه همه خودشان را مجهز کردن یعنی از لحاظ سلاح ومهمات تا حدودی کامل شدن بعد از این عملیات بزرگ که در اول سال 61 انجام شد قلب امام امت اسلامی غرق در شادی نور کرد کم کمه  ذهن فرماندهان رفت سمت ازادی خرمشهر ولی به نظر کار اسانی نمی امد عملیات شناسای ها شروع شد جا بجایی نیروها وامکانات شروع شد دیگه قشنگ فرهنگ ایثار وشهادت برای امت جا افتاده شده بود در هر محله وکوی نبود که حجله ای نباشد بهترین های این امت یکی یکی پرواز میکردنند جایشان خالی میشد در تاریخ 10 اردیبهشت سال 61 عملیات بیت المقدس با رمز مبارک یا علی ابن ابی طالب اغاز شد تیپ 25 کربلا بعد از گذشت نیم ساعت با دشمن درکیر شدن دوساعت بعد کل یگان ها با دشمن درگیر شدن نبرد سختی واتش زیاد دشمن هم از طرفی باعث شد تا بین نیرو های قراگاه قدس وکربلا الحاق نشود مرحله ای اول ودوم عملیات انجام شد تازه بچه ها رسیدن به دور شهر که دیگه نه نیرویی مانده بود نه توانی در جلسه مشترک فرماندهان در قرارگاه مرکزی اکثرا فرماندهان یگان های عمل کننده خواستار ایستادن عملیات بودن حق هم داشتن چون نزدیک ده بیست روزی جنگ سینه به سینه ای رزمندگان انجام داده بودن برای همین برادر رحیم صفوی که جانشین سپاه وقت سپاه بودن به فرماندهان وطراحان اصلی پیشناهاد میدهد که اگر حتی فرماندهان یگان های عمل کننده ناراحت هم شدن چیزی نگین شهید صیاد برای فرماندهان صحبت میکند چون روش سپاه روش اغنایی بود برای همین همه به بحث رسید وهر کس نظر خودش داد وتقریبا همگی به علت های ذکر شد خواهان توفق عملیات میشن تا برن عقب برای باز سازی مجدد وبعد ادامه ای عملیات که شهید حسن باقری بلند میشه میگه بیست روز که قول ازادی خرمشهر و به مردم وامام داده ایم حالا چی بگیم بگیم خسته هستیم حرف امام چی  با صحبت کردن شهید باقری  فرماندهان با صلواتی میروند برای اماده شدن امشب  فرماندهان هر چه نیرو داشتن را دوباره گردان بندی دوتا یکی کردن که اماده برای شبش باشن چون اگر به دشمن اجازه داده میشد که باز سازی کنه دیکه نتوان به به اسانی گرفت هر چه زمان میگذ شت به نفع دشمن بود مرحله سوم اول خرداد 61 اغاز میشه وپس از دوروز جنگیدن سخت به دیوارهای خرمشهر رسیدن ودر روز 3 خرداد 61 تیپ امام حسین ع به فرماندهی شهید حسین خرازی از طرف پل نو وارد شهر میشوند که دشمن  که راهی جز عقب نشینی نداشت خود را درون رودخانه اروند سمت دشمن انداخت وشنا کنان خود را به ساحل میرسانند تا ظهر تقریبا شهر ازاد میشه دیگه نگم در شهرها چه جشن سرور بر پا بود مردمواقعا خوشحال بودن که امام در پیامی خطاب به رزمندگان فرمودن من از دور دست وباز دست وبازوی شماها را که دست خدا بالای ان است می بوسم وبر این بوسه افتخار میکنم وخرمشهر را خدا ازاد کرد چقدر امام مواظب بود خدای نکرده  غرور رزمندگان اسلام نگیره با ازادی خرمشهر دیگه دشمن کاملا نا امید شده و گروه گروه میانجی صلح به ایران عراق سفر میکردن که نتیجه ای هم نداشت چوت شرایط فرق برای ما عالی بود بعد از از هر لحاظ دشمن فهمید که با یاران صدیق امام حسین جمعا ومحال مثل اهل کوفه امام خویش را تنها بگذارم/شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجاد موحد {اژیر}


پیام رسان

+ به نظر دوستان با اینکه در روز عاشورا و حتی گفتن خود امام ع که با اینکه میدانید من کی هستم چرا می خواهید مرا بکشید چرا ان نامردها این کار را کردن چه علت یا علت هایی باعث شد که مردم ان زمان بعد از گذشت حدودا چهل پنجاه سال این عمل که هیچ اسمی نمیشه برایش گذاشت انجام دادن /سجاد موحد«اژیر»

+ سلام بر محرم سلام بر عاشورا سلام بر ان سری بر نوک نی قران خواند سلام بر ان خانمی که صبرش استواریش در راه خدا همه چیز را زیبا می دید و به زیبایی معنی داد و سلام به ارواح طیبه شهدا وامام شهدا که یک بار دیگه تاریخ عاشورا را تکرار کردن که به دنیا بفهمانند که مدینه ای فاضله تنها یک افسانه نیست /سجاد موحد «اژیر»

+ حزع نکن فذع نزن /عشق شکستن صداست /دلی که از عشق شکست /حریم مخلص خداست /هزار یک شب است و دل /که دل به دست نا خداست /عشق یعنی که فقط بسیج ....لشکر مخلص خداست /هفته ای بسیج بر دریا دلان مبارک /سجاد موحد «اژیر»

+ یا زهرا «س» داریم با حسین حسین شما پیر میشویم خوشحال از این جوانی از دست رفته ایم /سجاد موحد «اژیر»

+ جناب اقای فخریی حواله هایی اینترنتی بود و از طریق اینترنت کارت به کارت شده است و اینکه شماره پیگیری میدهد که برای تان فرستادم و اینکه مسول حساب داری محترم مبلغ و شماره تراتکش اینترنتی را دارد ان موقع چطور بازم باید منتظر تائید باشد وقتی همه چیز را می نویسید دیگه جند روز برای تائید باید بماند /سجاد موحد «اژیر»

+ ای میکده ای عشق لک لبیک خمینی /شمشیر فرو خورده چون جام تو هستیم /یا سیدالخامنه ای حلت بفنائک /دستور بفرمای که صمصام تو هستیم /سجاد موحد «اژیر»

+ دشمنان ما هنوز عاشورا را درک نکردن هنوز ولایت فقیهه را نفهمیدن و نفهمیدن که زمانی که خانم وارد گودال قتلگاه شد و رگهای بریده برادر بوسید یعنی چه فرماندهی معظم کل قوا هر کشوری که فکر تجاوز به کشور عزیز ما را بکند چنان تو دهنی از درون خودش میزنیم محکم دشمن این را هم نفهمید ولی ترس در وجودش نشست و جا زد که سارکزی گفت اصلا فکر حمله ای نظامی به ایران اشتباه است یعنی چی /سجاد موحد «اژیر»

+ ای دوکوهه سرور خوبیها /حجله گاه لباس خاکی ها /مستی تو وضو دیدار توشکوه تمام پاکی ها/دوکوهه همتش مردی خدایست /دوکوهه حاصلش مشتی فداایست /دوکوهه گردان های به ترتیب /دوکوهه مقر گردان تخریب / رفیقان جدا مانده ز تقدیر /دوکوهه پادگان بنده سازی /دوکوهه سازمان عشق بازی /شادی ارواح طیب شهدا امام شهدا صلوات /سجاد موحد «اژیر»

+ جبهه جام ناب عاشقی /جنگ یعنی رودها بی قایقی /جبهه یعنی روزهای ازمون /جبهه یعنی پایگاهی از یقین /جنگ یعنی جایگاه متقین /جبهه یعنی نقطه ای اوج زمین /جنگ پیمانیست بهر مخلصین /جبهه یعنی دست شستن از همه /جنگ یعنی سالک بی واهمه /جبهه یعنی اقتدا بر علقمه /جنگ یعنی کوچه ای یا فاطمه س/سجاد موحد «اژیر»

+ اصرار پشت اصرار که حاجی بگذار برم جلو دیگه عملیات والفجر 4 بود کاشانی تازه از امریکا امده بود دکترای چند چیزو داشت ان موقع سن وعقلمان نمی رسید یعنی چه به سه زبان زنده دنیا صحبت می کنه یعنی چی انقدر اصرار کرد تا حاجی گفت شرط گفت قبول حاجی گفت تا نقطه ای رهای گفت باشه حاجی وسایلت تحویل تعاون بده کاشانی کوله پشتیش خالی کرد سه تیکه لباس دارو ندار ما از دنیا رسیدن نقطه ای رهای پر کشید /سجاد موحد«اژیر»

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ